مطالعات علمی نشان میدهد که گرایش جنسی فرد تحت تاثیر عوامل زیادی قرار میگیرد و این تاثیر از زمان تولد شروع میشود. این عوامل خواه ژنتیک باشد یا هورمونی و عاطفی یا ناشی از خوراک یا محیط، همگی رشد انسان را تحت تاثیر قرار میدهند تا همه ویژگیهای منحصر به فرد یک انسان را که گرایش جنسی و هویت جنسیتی هم یکی از این ویژگیهاست، شکل دهد. ما همگی منحصر به فرد هستیم؛ هیچکسی شبیه هیچکس دیگر نیست.
همجنسگرابودن مربوط به وضعیت خودآگاه انسان نمیشود. یعنی شما نمیتوانید انتخاب کنید که به چه کسی از نظر جنسی جذب شوید. بلکه همجنسگرابودن مربوط به وضعیت هستی انسانهاست؛ یعنی جزوی از کلیت هستی انسان است. داشتن رابطه جنسی همجنسگرایانه شما را همجنسگرا نمیکند. داشتن رابطه جنسی یک انتخاب است. یعنی شما انتخاب میکنید که با کسی رابطه جنسی داشته باشید یا نداشته باشید.
برای همین است که ما در سراسر عمرمان تلاش میکنیم تا با توجه به نیازهای فعلیمان گزینهای را انتخاب کنیم و گزینهای را رد کنیم. هستی انسان بر خود انسان روشن و آشکار است. هستی ما بخشی از ماست. خواه آن را بپذیریم یا نپذیریم. ما میتوانیم ویژگیهای انسانی خود را موقتاً سرکوب کنیم اما هرگز نمیتوانیم از آنها فرار کنیم.
همجنسگرابودن، کیستی شما را تعریف نمیکند؛ بلکه همجنسگرابودن فقط بخشی از هویت انسانی شماست که به شما کمک میکند تا فردیت خود را بیافرینید. اگرچه ما داریم از مقولههایی مثل امورجنسی، نژاد، قومیت، تیپهای شخصیتی، تنوع نماهای انسانی حرف میزنیم ولی هیچ دو انسانی را نمیتوانید پیدا کنید که شبیه هم باشند.
وقتی از تنوع امورجنسی حرف میزنیم، یعنی وقتی از تنوع انسانها در گرایش جنسی و اندیشه و احساس و عواطف آنها حرف میزنیم، در واقع داریم میگوییم که ما میتوانیم انتخاب کنیم چطور هویت جنسی خود را بروز دهیم. بعضی از انسانها (خواه همجنسگرا باشند خواه دگرجنسگرا) زنانهتر از انسانهای دیگر هستند؛ و بعضی از انسانها هم (خواه همجنسگرا باشند خواه دگرجنسگرا) خیلی راحت میتوانند رفتار کلیشهای مردانه را یاد بگیرند و اجرا کنند.
تنوعهای جنسی شامل رفتارهای متنوع جنسیتی است؛ یعنی از رفتارهایی خیلی زنانه تا رفتارهایی خیلی مردانه، اما این رفتارها مشخص نمیکنند که ما مرد هستیم یا زن. این رفتارهای جنسیتی فقط و فقط یکی از ویژگیهای انسانی ماست و به این ربطی ندارند که معشوق ما کیست و ما چه کسی را انتخاب کردهایم که دوستاش بداریم.
چطور چنین میشود؟
هیچکس نمیداند که چرا ما همجنسگرا هستیم و دیگران دگرجنسگرا. دانشمندان تحقیقات زیادی انجام دادهاند تا بتوانند به این پرسش پاسخ دهند. شواهد کنونی نشان میدهند که گرایش جنسی در رحم شکل میگیرد. ممکن است ژنتیکی باشد و ممکن است برحسب تصادف باشد.
تا زمانی که کاوشهای علمی هنوز این موضوع را روشن نکردهاند، میتوانیم قبول کنیم که ترکیب عوامل ژنتیکی و تجربیات اولیه دوران کودکی موجب همجنسگرابودن فرد میشود. ما میدانیم که خیلی از گرایشهای طبیعی دیگر انسان- مثل مهارتها یا تواناییهای ویژه- از همین طریق شکل میگیرند.
امنیتی که گنجه ایجاد میکند
خیلی از ماها وقتی با پرسشی روبهرو میشویم شروع میکنیم به ترسیدن. وقتی گرایش جنسیمان را پذیرفتیم، ممکن است دلایل خودمان را داشته باشم و این مسئله را مخفی و محرمانه نگهداریم. این دوره مخفیبودن و رازداری، "در گنجه بودن" نامیده میشود.
هیچ مشکلی نیست که انسان گرایش جنسیاش را مخفی نگهدارد. ما همگی به زمان نیاز داریم تا به افکار و دلمشغولیهایمان عادت کنیم. فقط به یاد داشته باشید که اگر از نظر عاطفی دچار مشکل میشوید و به شما سخت میگذرد، تنها نمانید. کسی را که به او اعتماد دارید انتخاب کنید و فکر کنید اگر نگرانی خود را با او در میان بگذارید چه میشود.
اگر با دوستتان دارید مطرح میکنید حواستان باشد که از نظر و نگرش واقعی وی به همجنسگرایی مطلع شوید. بهتر است که قبلاً واکنش دوستتان را تصور کنید. مثلاً بگویید که یکی از اعضای خانواده شما همجنسگراست، یا مثلاً بگویید مطلبی درباره حقوق همجنسگرایان در فلان وبسایت خواندهاید. بعد ببینید واکنش وی به این مسئله چه خواهد بود.
بعضی از همجنسگرایان در گنجه احساس امنیت بیشتری میکنند. همه مدارس و محیطهای کاری امن نیستند. اگر ترجیح دادهاید که "در گنجه" بمانید، به خودتان بگویید این موقتی است؛ وسیلهای برای زندهماندن است.
درست است که در گنجه بودن امن است، اما بهداشتی و سالم نیست. وقتی مخفی هستید خیلی از حقوق زندگی آزاد را از دست میدهید و متحمل استرس میشوید و اعتماد به نفستان را از دست میدهید. اگر در حال حاضر باید در گنجه بمانید، به این فکر کنید که چه زمانی برای "آشکارسازی" مناسب و امن است.
در برنامه بعد درباره راههایی صحبت خواهیم کرد که به ما کمک میکنند تا مخفی بمانیم و همچنین به مبحث آشکارسازی و اعتمادبهنفس هم خواهیم پرداخت.